دردسرهای تلگرامی مدیرعامل کنتور سازی

محمدرضا ستوده

در پی کاهش قیمت سهام شرکت آکنتور و برگزار نشدن مجمع سال 94،سهامداران این شرکت از طریق تمام کانال های ارتباطی به مدیرعامل این شرکت تاختند.

مرد 33 ساله: آقا...این رسمشه؟ چرا ارزون کردی؟ نکنه پسر یکی از مسئولین کنتور وارد کرده! اگه نمیره بالا بگو بفروشیم!؟

خانم 65 ساله: سلام مادرجان...خسته نباشی پسرم.اگه سهام من دوباره رشد نکنه من می دونم و با تو.اگه مادر خودتم این سهامو خریده بود بازم میذاشتی ارزون شه؟

تتلوئیان : ببین! فکر می کنی کی هستی؟ فکر می کنی چون مدیری هر کاری دلت بخواد می تونی بکنی؟
میام سرتو میبُرم.می شنوی چی میگم؟
یا تا فردا صبح سهام آکنتورو رشد میدی یا فردا صبح هوادارامو می فرستم سراغت به زور رشدش بدن!

آقای 48 ساله: جون مادررررت..من طلاهای زنمو به زور ازش گرفتم فروختم سهم خریدم.اگه توی خبرها بخونه که اینطوری شده،با روده ی خودم از سقف آویزونم می کنه بعددم ازم طلاق میگیره..دستم به دامنت یه کاریش بکن زندگیم داره از هم می پاشه..

جوان 25 ساله: آقای مدیر..من کلیه مو فروختم سهام خریدم.یا یه جوری قیمت سهامو برمی گردونی سر جاش یا خودت یه کلیه برام می خری میذاری سر جاش یا کلیه تو می فروشی پولمو پس میدی یا کلیه خودتو میدی بهم!

نعمت پور: منم یه کم سهام خریدم..نذار ضرر کنم.فقط بین خودمون باشه کسی نفهمه.مخصوصاً اکبر ترکان!

یک مرد فهیم: دوستان..آخه کی به مدیرعامل شرکت پیام میده که سهامو ببره بالا؟؟ مگه دست ایشونه؟ مگه پیج لیونل مسیه که بهش حمله کردید!

مرد 30 ساله: آقای فهیمی که الان پیام دادی با شمام! برو آقا خود شرینی نکن.بخودتم الان بهش پیام دادی!تکلیف ما باید مشخص شه..اگه قرار نیست رشد کنه بگن بفروشیم بریم دنبال کارمون..نون خامه ای نچسب