خبرهای مهم مدیرعامل فرابورس ایران در گفت و گو با بورس ٢۴: شفاف های بازار پایه در بازار دوم پذیرش می شوند/مهلت دوباره به بهپاک برای ارتقا/احتمال تعیین حداقل سرمایه ١٠٠ میلیارد تومانی برای بورس ها/پای صنعت گردشگری به فرابورس باز می شود...
بورس24 - سحر خوشحال:
حرکت بازار سهام در ماه های اخیر صعودی مطلق و در روزهای اخیر کاملا ثابت و آرام بوده است. اما آیا رشد چند هفته پیش بازار حبابی بوده که حالا ترمز آن همه جهش های خیره کننده کشیده شده است!؟امیر هامونی بالاترین مقام اجرایی فرابورس ایران در گفت و گو با بورس24 شائبه حبابی بودن رشد زمستانی بازار سهام را رد می کند و معتقد است که خرد جمعی بازار همیشه درست عمل کرده است.مدیرعامل فرابورس ایران در این گفت و گو از صف ورود صنایع جدید همچون هتلداری و گردشگری به این بازار خبر می دهد.خبر مهم دیگر هامونی بررسی مجدد پرونده پذیرش بهپاک و چند شرکت دیگر برای ورود به فرابورس است و این که در سال 95 شکل جدیدی از بازار پایه با تفکیک شرکت های شفاف و غیر شفاف در این بازار به نمایش گذاشته خواهد شد.خبر دیگر هامونی نهایی شدن افزایش سرمایه 25 درصدی فرابورس و احتمال تعیین حداقل سرمایه بالای 100 میلیارد تومان برای بورس های فعال در کشور است:
***
بازار بعد از 20 ماه سقوط بالاخره از اوایل دی سال جاری روند صعودی به خود گرفته و حال این سوال مطرح است که این روند بازار طبیعی است یا بیشتر به سمت حباب در حرکت هستیم؟ عده کثیری معتقدند بازار از بخش واقعی اقتصاد عقبتر است به این معنی که بخش واقعی اقتصاد رشد سنگینی را شروع خواهد کرد و بورس باید خود را به عنوان یک بازار آینده نگر با این روند تطبیق دهد. فرابورس چه تحلیلی از این موضوع برای مردمی که در بازار سرمایه میخواهند سرمایهگذاری کنند، دارد؟
من همیشه تاکیدم این بوده که بازار متشکل از نیروهای عرضه و تقاضا بوده و برآیند آن یعنی شاخص، عاقلانه جلو رفته است. البته بحث حمایتی از طریق صندوق توسعه و .. مجزا است. در کل بازار کاملا عقلایی است. شاید در دو سال اخیر برخی از شرکتها روند غیرمنطقی داشتند و سهامداران آن هیجانی برخورد میکنند اما کلیت بازار هیچ مشکلی نداشته است.
اگر عقلایی بوده و حبابی نداشته پس چرا طی دو سال گذشته با سقوط همراه شد؟
عکسالعملها نسبت به متغیرهایی که در آن زمان و در هر زمانی به بازار وارد می شود، کاملا طبیعی است. در دی ماه 92 بازار ریزش کرد. اگر مساله بودجه سال 93 و نرخ خوراک پتروشیمیها و این قبیل مسائل نبود بازار روند خود را در پیش میگرفت. بحث حباب نبوده و با ورود دولت جدید و ایجاد افق جدید به آینده، بازار با روند مثبتی حرکت میکرد. به واسطه شرایط سیاسی و تغییرات دولت طبیعی بود که این اتفاق بیافتد که ابهام اساسی در صنعت پتروشیمی، ابهام پالایشگاهها و معادن به وجود آمد و جلوی رشد بازار را گرفت .
به نوعی مقصر افت بازار قوانین حاکم طی این دوسال اخیر بوده است؟
عامل 80 درصد مسائلی که در بورس رخ میدهد، داخلی است و 20 درصد دیگر مربوط به مسائل خارج از این مجموعه است. اما مسئله افت بورس به مسائل مربوط به دولت و وضع قوانین خاص در آن دوره برمیگردد. البته برای جلوگیری از افت بازار تلاشهای گستردهای با کمک وزارت نفت صورت گرفته و جلسات زیادی نیز هر هفته برگزار شد تا ابهام پتروشیمیها و سایر ابهامات بازار مرتفع گردد. به طور کلی کسی که مسئولیت اجرایی بر عهده میگیرد باید به دنبال تعامل با دستگاههای مختلف باشد و مشکل صنایع را حل و فصل کند اما راه انداز اصلی بازار سرمایه، سیاستهای کلان اقتصادی است که در دست دولت، مجلس و سایر دستگاههای تاثیرگذار است و وضعیت بازار سرمایه معلول این سیاستها است.
وضعیت بازار را در پساتحریم چگونه میبینید؟
با توجه به شرایط پسا تحریم و سیاست خارجی ما باید روابط را با دنیا بیشتر کنیم چرا که دیدشان نسبت به بازار ایران مثبت است. همچنین با پیشبینیهایی که در بانک جهانی و موسسات معتبر مشاورهای ارائه شده همه چشم انداز مثبتی را در ایران تلقی کردهاند. در کل همزمان با بحث پساتحریم دو اتفاق داخلی رخ داد که این اتفاقات متغیرهای خارجی نبوده است. اول اینکه ابهام صنعت پتروشیمی رفع شد، ابهام دوساله ای که در صنعت پالایشگاه وجود داشت تا حدودی به نفع پالایشگاهها تمام شد و شفافتر شدند و روابطی که بین پالایش و پخش و پالایشگاهها وجود داشت تا حدودی برطرف شد. نرخ سود بانکی و به ویژه بینبانکی کاهش داشته است. با اقداماتی که انجام دادهاند وضعیت جریمه 34 درصدی بانکی بابت سپرده قانونی را توانستند تنظیم کنند و هم اکنون نرخ سپرده بین بانکی در این دو ماه به 18.5 درصد رسیده است.
دلیل کاهش نرخ سپرده بین بانکی چه بود؟
روابط بین بانکها توسط بانک مرکزی تنظیم شد. اما در گذشته به گونهای بود که در صورت منفی شدن و عدم تسویه 34 درصد جریمه میشدند. برای اینکه این اتفاق نیفتد بانکها از یکدیگر قرض میگرفتند و این کار به صرف بانکها بود. در حال حاضر بانک مرکزی به بانکها اعتبار داده است و اعلام کرده اگر شما از نظر اعتباری منفی شدید به شما اعتباری داده میشود البته این به معنی تزریق پول نیست. به هر حال اعمال سیاست بانک مرکزی بدون تزریق پول (ایجاد تورم ) با پرداخت اعتبار بین بانکها توانست این نرخ را تنظیم کند، که میتواند مرجعی برای سود بانکی تسهیلات و همین طور سپردهها باشد و تاثیر مستقیم در بازار داشته باشد.
این موضوع بر بازار سرمایه هم تاثیرگذار است؟
این موضوع تاثیر مستقیم روی سهام دارد چرا که وقتی نرخ دارایی "بدون ریسک" پایین باشد نرخ بازده مورد انتظار هم بر همین اساس خود را تنظیم می کند و در بازار سهام نرخ 25 یا 30 درصد نرخ بازدهی مورد انتظار جذابی میتواند باشد. ولی وقتی که یک بازده دارایی بدون ریسک مانند سپرده بانکی سود میدهد، نرخ بازده مورد انتظار خود به خود به 50 درصد میرسد. این بود که فضای سرمایهگذاری در نرخ سود بانکی تحت تاثیر قرار گرفته و سرمایهها به حداقل رسیده بودند. قیمتها، پی بر ای و پی بر بی ها کاهش داشتند که به دلیل شرایط بازار پول بوده است. در صورتی که پی بر ای بانک 3 بوده، دلیلی ندارد در بازار سرمایه سرمایهگذاری کنیم که پی بر ای کمتر از این میزان را دارد.
پس شما فکر میکنید بحث حباب در بازار مطرح نیست؟
میتوان این گونه تلقی کرد که همه این متغیرها ثابت هستند ولی یک متغیر در حال رشد است در حالی که این متغیرها ثابت نبودند. همچنین ثابت شدن نرخ ارز و تورم و افق سرمایهگذاری به واقع مناسب شده است. حتی دیده میشود سود هایی که در بورس و فرابورس به دست میآیند به سمت سرمایهگذاری در شرکتهای در حال تاسیس سوق داده می شود که اینها آینده بازار ما هستند. چراکه ارزش بازار آینده بورس و فرابورس را بزرگ میکنند.
در حال حاضر در فرابورس جای چه صنایعی خالی است؟
برای مثال با اینکه صنعت فرش از مزیت نسبی خوبی برخوردار است و سهم 35 درصدی صادرات کشور را در اختیار دارد، صنعت فرش را در بازار نداریم که امیدواریم این صنعت هم پذیرش شده و وارد بازار فرابورس شود. همچنین سهم صنعت هتلداری و گردشگری بسیار کم است یا صنعت هواپیمایی نداریم در حالی که در سالهای گذشته توانستیم برای هواپیمایی ماهان اوراق صکوک منتشر کنیم و اعلام آمادگی کردهایم که تامین مالی این شرکتها از طریق فرابورس انجام شود.
در این سه صنعت، شرکتی وجود دارد که برای ورود به فرابورس نزدیک شده باشد؟
نمیتوان به طور دقیق گفت اما در صنعت هتلداری 3 مجموعه هستند که درخواست پذیرش و تامین مالی داده اند. البته یک هتل قرار است وارد بازار سرمایه شود. میتوان گفت اکثر هتلها در تهران شرایط ورود به بازار را دارند. در صنعت هواپیمایی هم مکاتبه و مذاکراتی داشتهایم.
طبق آمار ارائه شده، رشد اخیر بازار پول به دلیل حضور خارجیها در داخل کشور است. راجع به فرابورس که حجم معاملات بیشتری نسبت به بازار بورس دارد چه میزان پول خارجی وارد بازار شده است؟
طبق آمار، ورود نقدینگی خارجی درسال 94 تا کنون 78 میلیارد تومان بوده و در مجموع از سال گذشته تا کنون 220 میلیارد تومان پول وارد بازار شده است که شامل کد مستقیم خارجی و خریدهای غیر مستقیم است. در ابزارهای جدید از جمله اسناد خزانه اسلامی هم شاهد ورود خارجیها بودهایم به طوری که در یک روز 4 میلیارد تومان خرید توسط یک کد انجام شد.
به قوانین و ریسکهای مترتب به بازار اشاره شد، ولی ما در بازار شاهد این هستیم که دامنه نوسان و حجم مبنا محدودیتهایی ایجاد کرده و بسیار مسائل حل نشده وجود دارد. به طور مثال بازار پایه یا برخی شرکتها در بازار دوم هستند و باید ارتقاء پیدا کند. برای این شرکتها چه فکری شده است؟ به طور مثال شرکت بهپاک، با توجه به سوددهی همچنان در بازار پایه است.قوانین دست پا گیر باید تا حدودی حل شود با توجه به اینکه سرمایهگذاران خارجی در خصوص این قوانین بعضا برداشت صحیح و بعضا درکی از بازار پایه ندارند.
ارتقا و تنزل شرکتها روند طبیعی خود را طی میکند. شرکتهایی هستند که از بازار پایه به دوم و از اول وارد بازار بورس شدهاند. به عنوان مثال بانک خاورمیانه که دقیقا پله به پله این روند را طی کرده است و وارد بورس تهران شد و شرکتهای دیگری هم بودند که این چنین ارتقا یافتهاند. برخی از شرکتها از جمله بهپاک که اشاره شد درخواست داده اند و هیات پذیرش شروطی را برای ورود به بازار بالاتر گذاشته است. از جمله اینکه سودها باید مستمر باشد و به قولی سود تکرار شونده باشد. که برای سرمایهگذار مهم است. گرچه فرصت وظرفیت اعتراض برای شرکتها وجود دارد. هیات پذیرش حتی اگر رای مخالف داده باشد، شرکت میتواند اعتراض کرده و هیات مدیره سازمان دراین خصوص تشکیل جلسه میدهد و نسبت به رایی که هیات پذیرش داده اعلام نظر میکند. به هر حال هیات پذیرش برای این چند شرکتی که پذیرششان مشروط شده (رد نشده اند). درخواست کرده اگر سودتان تکرار شونده است، گزارشات ماههای بعد گواه خوبی خواهد بود.
با توجه به جلسات و مذاکراتی که با سازمان داشته ایم قرار بر این شد که این شرکتها (حمل و نقل ریلی، بهپاک و ...) که مشروط شده و اعتراض هم کردهاند اگر دفاعیاتی دارند در جلسه اعلام کنند.
به طور کلی برای این بازار پایه نمیتوان تعدیلاتی داد و یا کاربری آنها را تغییر داد به طوری که دامنه مشخصی داشته باشد و یا قیمت در اختیار ناظر نباشد؟
حدود سه ماه گذشته گزارش آسیبشناسی تهیه شده که طی آن جلساتی هم در فرابورس با کارگزاران برتر به لحاظ ارزش معاملات برگزار شد. یکی از موارد و آسیبهای جدی ما در بازار پایه بحث مسئولیت ناظر برای تایید معاملات است. بنده قبول دارم که این موضوع یک ایراد است و باید رسیدگی شود به طوری که یکی از پیشنهادهای ما این است که نهاد ناظر میتواند نظارت خود را پس از انجام معاملات داشته باشد نه در حین معاملات. ولی اتفاقاتی از جمله دامنه نوسان و موارد اینچنین در بازار پایه، حتی میتواند پایلوتی برای سایر بازار ها باشد. در کل نقد شوندگی در بازار پایه از بازار اول و دوم بورس و فرابورس بیشتر است.
ریسک سهم بالا نمی رود؟ (مثلا حق تقدم بانک قوامین 100 تومان بوده به 1 ریال رسیده است.)
آمارهای بازار پایه نشان میدهد که بازار اول و دوم بورس و فرابورس نسبت به سال گذشته به تناسب تا 40 درصد به واسطه صفهای فروش و خرید افت داشته که علیرغم شفافیت، این بازارها نقد شوندگی پایینی دارند. طبق گزارشات ما در بازار اول و دوم فرابورس که حجم مبنا وجود ندارد، نسبت گردش که حاصل تقسیم ارزش معاملات به ارزش بازار است برابر 10 درصد است در حالی که همین نسبت در بورس تهران 5 درصد است که این تفاوت عمل حجم مبنا را نشان میدهد.
ممکن است این موضوع برای بازار مهم باشد اما برای سهامداری که ریسک را پذیرفته و ضرر کردهاند، خیر.
نقد شوندگی و شفافیت دو رکن اساسی است که باید توامان با یکدیگر باشد. در بازار پایه طیف وسیعی از شرکتهای شفاف و غیرشفاف داریم از شرکتهای خوبی مانند بورس تهران و فرابورس و سایر بورسها که بدون الزام، اطلاعات را در اختیار سهامداران قرار میدهند و صورتهای مالی آنها بدون بند حسابرسی است و شفافیت خوبی دارند تا شرکتهایی که چندین سال مجمع برگزار نکردهاند و صورت مالی ندادهاند. برای این موضوع بر اساس پیشنهاد فعالان، تصمیم گرفته شده که این شرکتها رتبهبندی و دستهبندی شوند و طی صحبتهایی با سازمان، موافقت آنها دریافت شده و در صورت اجرا باید دستورالعمل پذیرش اصلاح شود به طوری که شرکتهای پرریسک و غیر شفاف باید کاملا جدا شوند و نحوه انتشار معاملات و ... باید متفاوت شود. البته شرکتهای بازار پایهای هستند که هم شفاف هستند و هم نقد شوندگی خوبی دارند. در کل تنظیماتی که در بازار انجام خواهد شد یکی از مترقیترین تنظیماتی است که در بازارهای جهانی در حال انجام است که تنها اشکال آن بحث ناظر است و اگر اصلاح شود این مساله به طور کامل حل می شود. این مورد بر اساس دو معیار رتبه بندی خواهد شد که همان شفافیت و نقد شوندگی است.
در حال حاضر بازار پایه نسبت به فرابورس بزرگتر است؟
این انتظار نمیرفت که بازار پایه به این اندازه بزرگ شود. بازار پایه از کل بازار اول و دوم فرابورس بزرگتر است البته ممکن است از لحاظ بازاری بزرگ نباشد اما از نظر تعداد، دارای شرکتهای زیادی است و ارزش بازاریشان به حدود 28 هزار میلیارد تومان میرسد که تقریبا نیمی از بازار اول و دوم فرابورس است.
حق درج هم شامل این شرکتها میشود؟
شرکتهای اخراجی از بورس این حق درج را امسال ندارند اما از سال بعد دریافت میشود. البته این حق درج بسیار کمتر از سایر بازارها و به میزان نیمی از حق درج سایر بازارها است.
تغییرات بازار پایه به نظر چه زمانی اعمال می شود؟
ما در کمیته تدوین مقررات سازمان که پیش از این نهایی شده، موضوع را مطرح کردهایم. فعلا بحث تنظیم مقررات و رتبهبندی در برنامه قرار میگیرد تا پس از آن در خصوص بحث ناظر و سایر مفاد تصمیمگیری شود.
در این صورت برای بازار پایه عملیات پذیرش هم انجام خواهد شد؟
پیشنهادی که ما، سازمان بورس و مرکز پژوهشهای سازمان داشتهایم این است که شرکتهایی مانند بورسها که دی پی اس هم میدهند و یا شرکتهایی که شفافاند و نقد شوندگی کافی را دارند در تابلو دوم پذیرش شوند و بحثی راجع به آن ها وجود ندارد.
پذیرش در بازار پایه چه نفعی برای سهامدار دارد؟
این شرکتها از معافیت مالیاتی 10 درصدی برخوردار هستند.
در مورد خود شرکت فرابورس و اینکه بسیاری از شرکتها در حال بزرگ شدن هستند و سهامداران در انتظار افزایش سرمایه هستند.چنین برنامهای در دستور کار است؟
سرمایه فعلی شرکت فرابورس 40 میلیارد تومان است در مجمع عمومی عادی سالیانه امسال هم قرار شد سود کمتری تقسیم شود و مابقی برای افزایش سرمایه از 40 به 50 میلیارد تومان انجام شود. گزارش توجیهی این افزایش سرمایه تهیه شده و نظر حسابرس گرفته شده و به سازمان ارسال شده است. البته سازمان بورس نظر کلی روی بورسها دارد که قرار شده در هیات مدیره بررسی کند. بحثی وجود دارد که برای همه بورسها حداقل سرمایهای همانند سهام بانکها و بیمهها در نظر گرفته شود که در حال بررسی است چراکه سرمایه کنونی برای بورسها که شرکتهای بزرگی در آن وجود دارد، بسیار کم است.
یعنی افزایش سرمایه 25 درصدی انجام نمیشود؟ در حال حاضر از انباشته چه میزان میتوانید افزایش سرمایه بدهید؟
البته افزایش سرمایه 25 درصدی انجام میشود. بر اساس صورتهای مالی 9 ماهه حدود 17 میلیارد تومان سود انباشته وجود دارد .
اگر سرمایه بیشتری از سوی سازمان تصویب شود از آورده انجام میشود؟
هم میتواند از آورده باشد و هم سازمان میتواند طی مدت معلومی این افزایش سرمایه را از بورسها درخواست کند.
معاملات سهام در فرابورس چه تاثیری روی درآمد شما دارد؟
تاثیر مستقیم دارد. کارمزد اوراق بدهی و اسناد خزانه و صکوک و ... یک هشتم کارمزد سهام است. به طور مثال معامله 900 میلیارد تومان اسناد خزانه حدود 50 میلیون تومان درآمد ایجاد میکند، نشان میدهد که نگاه ما به بازار بدهی به منظور درآمدزایی نیست. بیشتر برنامه داریم که بازار را شکل بدهیم و سپس میتوان روی معادلههای درآمدی فکر کرد. کارهای زیادی هم میتوان انجام داد. بعد ها که این بازار به همان حجم و اندازه لازم برسد قطعا به درآمدزایی بیشتر توجه میکنیم.
در مورد کارمزد ارزش معاملات توضیح میدهید؟
رشد و رونق بازار سهام تاثیر مستقیم بر درآمدهای شرکت دارد. به طور مثال از یک میلیارد تومان معامله سهام معادل 800 هزار تومان کارمزد فرابورس است. البته تا سقف 20 میلیارد تومان و پس از این سقف، کارمزدی نداریم. میزان کارمزد بستگی به خرد بودن یا بلوکی بودن معامله نیز بستگی دارد.
بنابراین از نظر سهامداری بهتر است که فرابورس به سمت پذیرشهای جدید حرکت کند؟
پذیرش جدید یا عرضههای اولیه معاملاتی که بیشتر خرد باشد. مشارکت عمومی گسترده میتواند کمککننده باشد و همان طور که از عملکرد ما مشخص است همه این فعالیتها در فرابورس در حال انجام است و تعداد پذیرشها و عرضههای اولیه نشان دهنده این امر است.
درآمدهای پذیرش و حق درج به چه صورت است؟
کارمزدی که برای پذیرش گرفته میشود برای ورود شرکتها معادل دو هزارم سرمایه ثبت شده آنها تا سقف 50 میلیون تومان است و حق درج سالیانه هم در بازار اول و دوم 20 میلیون تومان و در بازار پایه 10 میلیون تومان است. همچنین حق دسترسی کارگزاران 15 درصد از درآمد کارگزاران تا سقف 100 میلیون تومان به مبلغ اجاره ایستگاههای معاملاتی است. البته از آنجایی که فرموله است، این ظرفیت وجود دارد که این نرخها تعدیل شود اما نباید به گونهای باشد که روی سایر ارکان و کاربرها فشاری وارد شود. به طور مثال در بازار سوم در عرضههای بلوکی حق عرضه تا سقف 5 میلیون تومان است.
این نرخها جای تغییر هم دارد؟
نرخها هر چند سال میتواند بازنگری شود و بعضا کاهش هم پیدا کند. اما سود عملیاتی باید افزایش یابد. به طور مثال نرخ کارمزد در صندوق با درآمد ثابت یک هشتم کارمزد سهام است. بازار ETF با درآمد ثابت به شدت به کارمزد حساس است. یعنی اگر همین کارمزد 2 برابر شود حجم معاملات یک چهارم خواهد شد؛ چرا که ETF با درآمد ثابت هزینهها را لحاظ میکند و این هزینه سبب میشود سهامدار دید بلندمدت برای خرید داشته باشد.
یعنی با کاهش نرخ ها مدت سهامداری و جذابیت را برای خرید بیشتر کنید؟
کم کردن کارمزد موجب افزایش گردش مالی میشود. به طوری که میتوانیم معاملات روزانه داشته باشیم. همچنین اگر شما هزینه مبادلات مالیات را کاهش دهید و هزینه مبادلات به گونه دیگری مثلا با دادن کد سهامداری محدود به زمان یا به معامله و یا آبونه شدن دریافت گردد، این موضوع میتواند بر درآمد فرابورس بیشترتاثیرگذار باشد. پیشنهاد مشخص ما نیز همین است که میتواند هم هزینه سهامداری کاهش یابد و هم رقابت در صنعت کارگزاری بیشتر خواهد شد.این برنامه در بلند مدت جوابگو است. در حال حاضر پیشنهاد ما در کوتاه مدت کاهش کارمزدهای ETF با درآمد ثابت است، چراکه با کاهش کارمزد تراکنش افزایش مییابد و در حال نهایی کردن کاهش این کارمزد با سازمان هستیم.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.