Bourse24 Ads 209
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 229
تبلیغ بورس24

Bourse24 Ads 228

خبرهای ناگوار زیادی درباره ی تجارت شنیده اید. آیا آماده اید که خبر خوبی هم بشنوید؟ در حقیقت همان خبر بد، خبر خوب است. به شما همان چیزی را می گویم که به مجله تایم گفتم...

فرمول پول سازی در آشفتگی اقتصادی

سیزدهم جولای سال 2009 مجله ی تایم مقاله ای داشت با عنوان (ده سوال برای رابرت کیوساکی). یکی از سوال ها این بود که (آیا در این اقتصاد آشفته، فرصتی برای خلق شرکت های جدید وجود دارد؟)

اولین جمله ای که به ذهنم رسید این بود که(شوخی می کنید؟!)

پاسخی که به آن ها دادم این بود:

(این بهترین زمان برای این کار است. دوران آشفتگی اقتصاد، دقیقاً همان دورانی است که کار آفرینی شکوفا می شود. کار آفرینان واقعی به وضع اقتصادی اهمیت نمی دهند. آن ها دائما در حال آفریدن محصولات بهتر و شیوه های کار آمدتر هستند.

بنابراین کسانی که می گویند: (فرصت ها از دست رفته اند، افرادی بی عرضه اند.)

خبرهای ناگوار زیادی درباره ی تجارت شنیده اید. آیا آماده اید که خبر خوبی هم بشنوید؟ در حقیقت همان خبر بد، خبر خوب است. به شما همان چیزی را می گویم که به مجله تایم گفتم.

دوران ناگوار و آشفتگی اقتصادی بهترین زمان برای شروع کسب و کار خودتان است، هنگامی که اقتصاد وضعی نابسامان دارد کار آفرینی بازاری گرم خواهد داشت؛ درست مثل آتش شومینه در یک شب سرد زمستانی!

سوال: وجه شباهت مایکروسافت و امپراتوری دیسنی چیست؟

البته به جز این نکته که هر دوی آن ها غول هایی چند میلیارد دلاری اند که هر کسی نام شان را شنیده است!

پاسخ:هردوی آن ها در دوران رکود اقتصادی شکوفا شدند!

در حقیقت بیش از نیمی از شرکت هایی که در بازار سهام سود دهی دارند کارشان را در دوران رکود اقتصادی شروع کردند.

چرا؟ ساده است؛ در دوران رکود اقتصادی خلاقیت و نوآوری شکوفا می شود.انسان ها در این دوران از منطقه ی امن شان بیرون می آیند و دست به ابتکارات تازه ای می زنند تا خود را از وضع ناگواری که گرفتارش هستند نجات بدهند.

پنج سال پیش وقتی ارزش ملک زیاد بود و مردم برای خرید پول داشتند، هیچ کس تمایل به خرید ملک نداشت. آن زمان همه احساس امنیت می کردند، اما حالا که دوران رکود اقتصادی فرا رسیده همه نگران آینده شان هستند و نمی دانند که آیا آینده ای مطمئن دارند یا نه. مردم این روزها بیش از هر زمانی دوست دارند درآمدی بیشتری داشته باشند و به همین دلیل از هر زمان آماده ترند تا ذهن شان را روی خلاقیت های تازه و ایده ای جدید باز کنند. اتاق بازرگانی ایالات متحده در گزارشی که به سال 2007 مربوط می شود،در این مورد اظهار داشته که (میلیون ها آمریکایی ها با کار آفرینی های تازه به دنبال تجارت های کوچک شخصی هستند...)

72 درصد از امریکایی های بالای هجده سال ترجیح می دهند برای خودشان کار کنند تا این جایی که استخدام شوند و 67 درصد از آن ها دائما به فکر رها کردن شغل کنونی شان هستند.

من از علم اقتصاد چیزی نمی دانم، اما پاول زین پیلزر یک اقتصاد دان بود. پاول فردی نابغه بود. او جوان ترین معاون سیتی بانک بود و تصمیم گرفت کارش را رها کند و برای خودش کار کند. پاول چند کتاب نوشته که همگی در فهرست پر فروش های نیویورک تایمز هستند. او هم این دوران ناگوار اقتصادی را از قبل پیش بینی کرده بود. او در ضمن مشاور مالی- اقتصادی دو رئیس جمهور بوده و به همین دلیل ارزش دارد به حرف هایش گوش بدهیم!

پاول درباره ی تغییری صد و هشتاد درجه ای در ماهیت و ارزش شغل در میان مردم سخن می گوید که به وقوع خواهد پیوست. او می گوید تمایلات سنتی در نیمه دوم قرن بیستم این بود که درس بخوانی، تحصیلات عالی داشته باشی و بتوانی برای شرکتی بزرگ کار کنی. ایده ی کار کردن برای خودت در آن زمان نوعی ریسک به حساب می آمد. ممکن بود اگر این ایده را داشتی، دیگران تو را تحسین کنند، اما در هر حال این ایده ی پر ریسک بود... حالا همه چیز کاملا بر عکس شده است!)

پاول درست می گوید. گزارش اتاق بازرگانی که درباره اش صحبت کردم درباره ی آمارهایی سخن می گوید که تکان دهنده است.(72 درصد از امریکایی های بالای هجده سال ترجیح می دهند برای خودشان کار کنند تا این که جایی استخدام شوند و 67 درصد از آن ها دائما به فکر رها کردن شغل کنونی شان هستند .)

این نکته فقط به درآمده امربوط نمی شود. فکر می کنم کیفیت و نوع زندگی هم چیزی است که امروز اهمیت زیادی دارد. مردم دوست دارند بیشتر روی زندگی شان کنترل داشته باشند. آن ها دوست دارند بیشتر با خانواده شان زمان بگذرانند و در خانه شان کار کنند. در این گزارش هم چنین آمده است که(84 درصد از مردم آمریکا اگر خودشان صاحب کسب و کارشان باشند، به کارشان علاقمند خواهند شد.)

آن چه اتفاق افتاده این است که افسانه ی امنیت شغلی قرن بیستم با قول و قرارهایی که زندگی ای شاد و امن خواهید داشت، مقابل چشم های مان در حال فرو پاشی است.

اسطوره شناسی استخدام

بسیاری از ما چنان با شرایطی که در آن هستیم دچار شست و شوی مغزی شده ایم که فکر می کنیم، استخدام شدن چیزی طبیعی است. اگر مسئله ی طبیعی بودن استخدام را کنار بگذاریم، مفهوم استخدام شدن پدیده ای تازه و جدید است.

در عصر کشاورزی، بسیاری از مردم خودشان صاحب کسب و کارشان بودند.درست است که آن ها از پادشاه حقوق نمی گرفتند. در واقع قضیه کاملا بر عکس بود؛ این کشاورزان بودند که به دلیل استفاده از زمین پادشاه به او مبلغی به عنوان مالیات پرداخت می کردند. در کنار کشاورزی شغل های دیگری مثل قصابی، نانوایی و ساخت شمع نیز وجود داشت.

این وضع به این شکل تا عصر صنعت ادامه یافت. در عصر صنعت بود که نیاز به استخدام کارمند به وجود آمد. در پاسخ به این نیاز، دولت مدارس عمومی را که در حقیقت به شکل پادگان های نظامی بودند تاسیس کرد.

آیا تا به حال از خودتان پرسیده اید که بازنشستگی در سن 65 سالگی از کجا ریشه می گیرد. در آن دوران متوسط سنی افراد 45 سال بود؛ یعنی تعداد اندکی را می توانستی پیدا کنی که بالای پنجاه سال سن داشته باشند. به همین دلیل دولت با محافظه ی به کارمندانش قول می داد که اگر سن شان به بیش از 65 سال برسد تا پایان عمرشان به آن ها حقوقی پرداخت خواهد کرد که راحت زندگی کنند! وقتی درباره ی فلسفه ی این نوع مدارس و تحصیل به این شکل تحقیق می کنی، متوجه می شوی که هدف واقعی آن ها پرورش سربازهایی کاری است که از دستورات اطاعت کنند.

در دهه ی هفتاد و هشتاد شرکت هایی مثل ibm در آمریکا چیزی به نام (استخدام مادام العمر) را معرفی کردند که در حقیقت استاندارد طلایی امنیت شغلی به حساب می آمد، اما کل قضیه ی استخدام و امنیت شغلی تا سال 1985 بیشتر دوام نداشت و حتی شرکت های مطمئن مثل ibm هم از آن زمان به بعد در سرازیری رکود مالی افتادند.

(تا زمانی که جنرال موتور زنده است... ملت آمریکا زنده است...)

نیم قرن از زمانی که این شعار برای اولین بار اعلام شد، گذشته است و اوضاع جنرال موتور اصلا خوب نیست. آیا این یعنی که ملت امریکا رو به نابودی می رود؟ نه ... این افسانه ی امنیت شغل های استخدامی است که رو به زوال است.

تب کار آفرینی

منظورم این نیست که استخدام شدن چیز بدی است. فقط می گویم استخدام شدن یکی از راه های رسیدن به درآمد مالی است. مشکل ما این است که مردم گمان می کنند تنها راه امرار معاش و گذراندن زندگی شان این است که جایی استخدام شوند.

من تنها کسی نیستم که این نکته را متوجه شده ام. نمی دانم نام محمود یونس ، نویسنده ی کتاب بانکداری فقرا را شنیده اید یا نه. او در سال 2006 جایزه ی صلح نوبل را دریافت کرد. یونس می گوید:همه ی مردم می توانند کار آفرین باشند، اما بسیاری در زندگی فرصت درک این مطلب را نمی یابند.)

تب کار افرینی تشدید شده است، چون در زمان رکود اقتصادی قرار داریم. در حقیقت کار آفرینی در دوران رکود اقتصادی شکوفا می شود.

در دوران ناامنی مالی، به دنبال راه هایی دیگر برای رسیدن به درآمد هستیم. هنگامی که متوجه می شویم دیگر نمی توانیم روی کارفرماهای مان حساب کنیم، به خودمان نگاه می کنیم و فکر می کنیم شاید زمان آن رسیده که از منطقه ی امن مان خارج شویم و کاری خلاق و نو بکنیم.

نتایج تحقیقی در امریکا نشان می دهد که درآمد مالی کار آفرینانی که صاحب کسب و کارشان هستند به طور متوسط پنج برابر کارمندان است. این یعنی کار آفرینان پنج بار بیشتر از کارمندان در دوران ناگوار اقتصادی شانس بقا دارند.

نتایج تحقیق دیگری نشان داده است که بیشتر آمریکایی ها راه اصلی حل مشکل بحران اقتصادی را شروع تجارت های شخصی می دانند.

شوخی نمی کنم!

شاید همین امریکایی هایی که در این پژوهش شرکت داشتند با شروع تجارت های شخصی مشکل را حل کنند. همین حالا فکر می کنم این خود شما هستید که باید با برداشتن گام اول، حل این مشکل را شروع کنید.

ممکن است این دوره های بحران اقتصادی برای خیلی ها سخت باشد، اما برای برخی از کار آفرینان- آن قدر باهوش هستند که آن چه در فصل های بعدی توضیح می دهم را درک می کنند- این دوره های بحران ، آبستن فرصت های تازه و بدیع است. این دوره نه تنها دوره ای است که در آن می توانید صاحب تجارت خودتان شوید، بلکه در حقیقت هیچ دوره ای برای رسیدن به موفقیت مناسب تر از امروز نبوده است. همان طور که گفتم وقتی همه چیز سخت می شود، نو آوری و خلاقیت می تواند به شکلی معجزه آسا موفق تان کند. فقط در این میان دو سوال وجود دارد. سوال اول این است که(آیا شما هم دوست دارید با جدیت و پشتکار تلاش کنید؟)

اگر پاسخ تان به سوال اول (بله ) است، سوال دوم به میان می آید که (می خواهید چه کاری را شروع کنید؟)

پاسخ سوال اول را باید خودتان بدهید، اما پاسخ به سوال دوم به عهده ی من است. پاسخ به این سوال ، دلیل نوشتن کتابی است که در دست دارید!

منبع خبر: برگرفته از کتاب قرن بیست یکم نوشته رابرت کیوساکی

این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید :

نظرات :

شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.

شما هم نظر دهید

برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید


Bourse24 Ads 193


پاسخ به سوالات بورسی شما
Bourse24 Ads 143
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 188
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 206
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 208
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 25
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 27
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 32
تبلیغ بورس24