Bourse24 Ads 245
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 236
تبلیغ بورس24

آموزش همراه با خردمندی در زمینه کارکرد پول بسیار با اهمیت است. زود و از جوانی دست به کار شوید. کتابی بخرید، به همایشی بروید، و تمرین کنید. از کوچک آغاز نمایید. من ۵٠٠٠ دلار را در شش سال به یک دارایی یک میلیون دلاری رساندم که ماهانه ۵٠٠٠ دلار به جریان نقدینگی من واریز می‌نمود. ولی از کودکی به یادگیری پرداخته‌ام. از شما هم می‌خواهم که به آموختن ادامه دهید- کار دشواری نیست. همین که دنبال کنید آسان‌تر هم می‌شود...

پول ساختن را یاد بگیرید/توصیه های رابرت کیوساکی برای رسیدن به ثروت

در آخرین بخش از کتاب بابای دارا،بابای نادار می خوانیم:ممکن است که بسیاری از مردم از توصیه‌های ده‌گانه من چندان خشنود نشده باشند. آنها را بیش از کاربردی، فلسفی بدانند. برخی از انسان‌ها دوست دارند که به جای اندیشیدن، عمل کنند. برخی هم می‌اندیشند، ولی عمل نمی‌کنند. خودم از هر دو گروه هستم. به اندیشه‌های نو و به عمل نمودن عشق می‌ورزم.

بنابراین؛ برای آنانی که به صورت عملی مایلند بدانند که چگونه آغاز کنند، آنچه را خودم انجام می‌دهم، در پی می‌آورم.

  • آنچه را اکنون انجام می‌دهید، کنار بگذارید. به سخنی دیگر؛ کارتان را متوقف کنید و ارزیابی نمایید که چه فعالیت‌هایی نتیجه‌بخش و کدام‌ها بی‌نتیجه بوده‌اند. تعریف دیوانگی این است که یک کاری انجام دهیم، ولی انتظار نتیجه‌ای متفاوت از آن داشته باشیم. از فعالیت‌های بی‌نتیجه دست بردارید و به جست‌وجوی راهی تازه برآیید.
  • به دنبال اندیشه‌های نو باشید. هنگامی که در پی اندیشه‌های تازه برای سرمایه‌گذاری هستم، به کتابفروشی رفته و جویای کتاب‌هایی می‌شوم که موضوع‌های بی‌همتا و دیگرگونه دارند. به این گونه منابع عنوان «فرمول» داده‌‌ام. کتاب‌هایی می‌خرم که از موضوع آنها بی‌خبرم. برای مثال؛ کتاب "راه‌حل 16 درصدی نوشته جول مسکویتس" را در کتابخانه دیدم. آن را خریده و خواندم.

اقدام! پس از مطالعه کتاب، گام به گام کاری را انجام دادم که توصیه شده بود. برای یافتن فرصت‌های مناسب خرید املاک نیز، در دفتر بنگاه‌های معاملاتی و وکیلان به جست‌وجو می‌پردازم. همسایه‌ام دلیل می‌آورد که برنامه بهره 16 درصدی کارآمد نیست. من سخن او را نپذیرفتم؛ زیرا خودش آن را نیازموده بود. برخی به جای اقدام، تنها حرف می‌زنند.

  • کسی را بیابید که راهی را که شما می‌خواهید بروید، پیشتر رفته باشد. او را به ناهار میهمان کنید. از وی راهنمایی‌های بکر و چم و خم انجام آن فعالیت را جویا شوید. روزی در اداره مالیات منطقه‌ای با یکی از کارکنان آشنا شدم که مسوول گواهینامه مالیات املاک رهنی بود- اوراقی که سالانه تا 16 درصد بهره دارند. خود آن خانم هم از این صنعت در سرمایه‌گذاری استفاده کرده بود. بی‌درنگ او را به ناهار دعوت کردم. تا فرا رسیدن روزی دیگر، دو مورد از این گونه املاک را یافته و به صورت مشترک سرمایه‌گذاری نمودیم- از آن روز تاکنون بهره 16 درصدی به ستون دارایی‌های ما وارد می‌شود. بدین منظور، روی هم رفته یک روز را صرف خواندن کتاب، یک ساعت را برای صرف نهار و یک روز را هم برای اقدام و یافتن دو مورد مناسب وقت گذاشتم.
  • در کلاس‌ها شرکت نموده و نوارهای آموزشی بخرید. در روزنامه‌ها به جست‌وجوی کلاس‌های تازه و جالب می‌گردم. بسیاری از آنها رایگان، یا با شهریه‌ای اندک هستند. برای آنچه می‌خواهم بیاموزم، در همایش‌های گران‌قیمت هم شرکت می‌کنم. ثروتمندی و بی‌نیازی من از کار استخدامی و روزانه، نتیجه دوره‌های آموزشی است که دیده‌ام. دوستانی که شرکت مرا در این گونه کلاس‌ها را هدر دادن وقت و پول می‌دانستند، همچنان در شغل یکنواخت خود درجا می‌زنند.
  • فراوان پیشنهاد بدهید. هنگامی که در پی خرید ملک هستم، به موارد زیادی سر می‌زنم و پیشنهاد می‌دهم. اگر شما از "پیشنهاد درست" آگاهی ندارید، مانند هم هستید. پیشنهاد را بنگاه معاملاتی و کارگزار می‌دهد. کار اندکی برای من می‌ماند.

روزی دوستی از من خواست تا در خرید یک واحد آپارتمان کمکش کنم. به همراه کارگزاران خود آمد و سه نفری به دیدن شش مورد رفتیم. چهار مورد نامناسب و دو تا خوب بودند. من توصیه کردم که برای هر شش مورد پیشنهادی برابر با نصف آنچه فروشندگان خواسته‌اند، بدهد. آن دوست چنین رفتاری را توهین به صاحبان خانه‌ها می‌دانست و هیچ پیشنهادی نداد. به دنبال موارد بهتر رفتند. شنیده‌ام که تاکنون هیچ تصمیمی نگرفته و همچنان در پی "مورد درستی" می‌گردد- هرچند خود هم نمی‌داند که به راستی چه درست است.

نتیجه اخلاقی این است که نباید از پیشنهاد دادن فرو گذاشت. به هنگامی که کسی فروشنده باشد، از دریافت هر پیشنهادی خوشحال می‌شود. می‌داند که موضوع مورد توجه دیگران قرار گرفته و در بازی شرکت کرده‌اند. خرید و فروش برای بسیاری از مردم همچون یک بازی و یک تفریح است. پس همواره پیشنهاد بدهید. ممکن است یکی «آری» بگوید.

من همواره پیشنهادهایم را با افزودن یک راه فرار ارائه می‌کنم. در زمینه مستغلات، در انتهای پیشنهاد این عبارت را می‌آورم: "پس از گرفتن تایید شریک کاری." هیچ گاه هم توضیح نمی‌دهم که شریک کسب و کارم کیست. بسیاری از مردم نمی‌دانند که گربه‌ام را شریک خود می‌دانم. چنانچه پیشنهادی پذیرفته شود و من پا پس گذاشته باشم، با گرفتن شماره تلفن خانه خودمان وانمود می‌کنم که با شریکم تبادل‌نظر می‌نمایم. داستان را چنین ساده می‌گیرم تا شما بدانید که خرید و فروش مستغلات مساله چندان دشوار نیست.

یافتن موارد خوب برای دادوستد، سرمایه‌گذاری و کسب و کار، همانند قرار ملاقات گذاشتن با دوستان است. برخی در خانه به انتظار زنگ تلفن و دریافت پیشنهادی خوب می‌نشینند. مگر اینکه افراد سرشناسی همچون سیندی کرافورد یا تام کروزباشید وگرنه بهتر است که خود به بازار بروید- حتی فروشگاه‌های بزرگ خواربار، جست‌وجو، پیشنهاد دادن، رد کردن، مذاکره و پذیرش، بخش‌های هر فرآیند- در همه امور زندگی- هستند.

  • در هر ناحیه ماهانه 10 دقیقه رانندگی یا پیاده‌روی کنید. من بسیاری از موارد خوب دادوستد املاک را هنگام پیاده‌روی پیدا کرده‌ام. در ناحیه مورد توجهم حتی تا یک سال به گردش و پیاده‌روی می‌پردازم. از رانندگان کامیون‌هایی که اسباب و اثاثیه خانه‌ها را جابه‌جا می‌کنند از پستچی، از رفتگرها و دیگران پرس‌وجو می‌کنم. دریایی از اطلاعات سودمند را در اختیار می‌گذارند. به تابلوهای "برای فروش" که ماه‌هاست از ساختمانی آویخته‌اند، توجه می‌کنم. می‌دانم که مالک چنین ساختمانی بسی بیش از حالت‌های عادی منتظر دریافت یک پیشنهاد است. از این گونه فرصت‌ها به خوبی استفاده می‌کنم. دو عامل در دادوستد ملک مهم هستند: خرید ارزان و دگرگونی. در پی بهره‌برداری از این دو عامل باشید.
  • در زمینه خرید و فروش سهام کتاب پیتر لینچ"چیرگی بر وال‌استریت"در گزینش سهام‌هایی که رو به رشد هستند، بسیار سودمند است. دریافته‌ام که اصول شناسایی ارزش در همه موارد- خرید مستغلات، سهام، شرکتی تازه، خانه‌ای تازه، همسر، حتی پودر رختشویی- یکسان است. فرآیند همواره یکسان است؛ باید بدانید چه می‌خواهید و در پی آن بگردید!
  • چرا مصرف‌کنندگان همواره نادار هستند؟ هنگامی که فروشگاه‌ها چیزی –برای مثال؛ دستمال کاغذی- را به حراج می‌گذارند، مصرف‌کنندگان یورش برده و حجم بزرگی خریداری می‌کنند. ولی هنگامی که بازار سهام حراج دارد- چیزی که ورشکستگی یا دگرگونی و انجام اصلاحات در شرکت دارنده سهام نامیده می‌شود- مصرف‌کنندگان از این بازار می‌رمند. آنگاه که بهای سهام بالا رود، به خرید می‌پردازند. ولی اگر فروشگاه قیمت‌هایش را افزایش دهد، از آن نمی‌خرند.
  • به دنبال موارد مناسب باشید. دوستی یک ساختمان را به مبلغ 100.000 دلار خرید. من نمونه آن را در همان ناحیه به 50.000 دلار خریدم. دوستم می‌گفت که منتظر بالا رفتن قیمت هستم تا این ملک را بفروشم و سود ببرم. به او یادآور شدم که سود را باید هنگام خرید برد، نه فروش. او از یک بنگاهدار و من در معامله حراج بانکی خانه خریده‌ایم.
  • من نخست به دنبال خریدار ملک می‌گردم، سپس فروشنده‌ای پیدا می‌کنم که ملکی مناسب آن خریدار داشته باشد. یکی از دوستانم که پول در اختیار داشت، خواهان قطعه زمین کوچکی بود. قطعه زمین بزرگی پیدا کردم. با پیش‌پرداخت پول دوستم آن را خریدم. بخش مورد نیاز آن دوست را به بهای قطعات کوچک به او فروختم. مانده زمین رایگان برای خودم ماند- وامی داشت که خریداران بعدی به عهده می‌گرفتند. اگر خواهان ثروتمند شدن هستید، نخست بزرگ بیندیشید. خرده‌فروشی‌ها دوست دارند که روی فروش حجم بزرگی از کالا، تخفیف‌های بزرگ بدهند. می‌دانند که بسیاری از دارندگان کسب و کار، خریدهای بزرگ را دوست دارند. بنابراین حتی اگر در اندازه کوچک هستید، بزرگ بیندیشید. من در خرید رایانه شخصی، سهام و دیگر نیازها نیز از این فرصت استفاده می‌کنم. با دوستان خواهان یک کالای مشخص یا سهام ویژه تماس می‌گیرم و با به هم گرد آوردن میزانی که نیاز دارند، به خرید عمده با تخفیف قابل توجه می‌پردازیم. کوچک‌ها کوچک می‌اندیشند: تنها به راه می‌افتند، یا اصلاً حرکت نمی‌کنند.
  • از تاریخ درس بیاموزید. شرکت‌های بزرگ، هنگام ورود به بازار بورس اغلب بنگاه‌های کوچکی بوده‌اند. کلنل ساندرس [ابداع‌کننده و صاحب امتیاز جوجه سوخاری کنتاکی] در دهه 1960 تقریباً همه هستی خود را از دست داده بود تا به ناگاه کارش گرفت. بیل گیتس هم در 30 سالگی میلیاردر شد.
  • آنانی که به راه می‌افتند، از ایستاده‌ها می‌گذرند.

اینها پاره‌ای از کارهایی است که من در پی یافتن فرصت‌ها کرده و می‌کنم. همان گونه که فعل "انجام دادن- do" را بارها و بارها در این کتاب آورده‌ام، به اقدام و عمل کردن باور دارم. باید پیش از انتظار پاداش مالی اقدام کنید. پس هم‌اکنون دست به کار شوید!

سخن آخر

چگونه کل هزینه دانشگاه رفتن یک فرزند را به 7000 دلار محدود کنیم؟

اکنون که نوشتن کتاب به پایان رسیده و به سوی چاپخانه و نشر می‌رود، می‌خواهم آخرین اندیشه‌هایم را هم با شما در میان بگذارم.

دلیل اصلی نگارش این کتاب را شریک نمودن شما در بینش‌هایی می‌دانم که می‌توانند بسیاری از مشکلات همگانی زندگی انسان‌ها را حل کنند. بدون برخورداری از آموزش و هوشمندی مالی، همه ما اغلب به سخت کار کردن، پس‌انداز، وام گرفتن و پرداخت مالیات‌های سنگین و اضافی می‌پردازیم. امروزه باید از اطلاعات و آگاهی‌های بیشتری برخوردار باشیم.

داستانی را به عنوان آخرین نمونه مشکلات مالی که دامنگیر بسیاری از خانواده‌های جوان است، نقل می‌کنم: چگونه بودجه فرستادن فرزندان به دانشگاه و اداره زندگی در دوران بازنشستگی خود را تامین می‌کنید؟ می‌توان به جای سخت کار کردن با به‌کارگیری هوشمندی مالی به این هدف رسید.

روزی یکی از دوستانم سخت در خود فرو رفته و از دشواری تنظیم برنامه و تامین بودجه فرستادن چهار فرزندش به دانشگاه شکوه می‌کرد. می‌گفت که توانسته‌ام ماهی 300 دلار در یکی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک پس‌انداز کنم و اکنون تنها به 12.000 دلار رسیده است. برای به دانشگاه فرستادن فرزندانم دست‌کم به 400.000 دلار نیاز دارم و فرصتم تنها 12 سال است. بزرگ‌ترین کودک او اکنون 6 ساله بود.

سال 1991 خرید و فروش املاک در فونیکس راکد بود. به دوست و همکلاس پیشینم پیشنهاد کردم که با بخشی از پول پس‌انداز شده در صندوق خانه‌ای بخرد. اظهار داشت که برایش امکان‌پذیر نیست، چون در نزد بانک اعتبار بیشتری ندارد. به او یادآور شدم که جاهای بهتر از بانک هم برای تامین اعتبار خرید خانه وجود دارد.

دو هفته‌ای را در پی یک مورد مناسب گشتیم. خانه‌های فراوانی برای فروش عرضه شده بودند و کارمان حالت تفریح را داشت. دست آخر یک خانه سه اتاق خوابه با دو حمام پیدا کردیم که از هر نظر با معیارهای مورد نظر همخوانی داشت. مالک آن به تازگی در نتیجه کوچک‌سازی شرکت محل کارش شغل خود را از دست داده و به دنبال شغل دیگری عازم کالیفرنیا بود.

مالک برای فروش خانه تقاضای 102.000 دلار داشت. ما 79.000 دلار پیشنهاد کردیم که بی‌درنگ پذیرفت. این خانه وامی داشت که اصطلاحاً «بدون داشتن شرایط» نامیده می‌شود. حتی یک ولگرد بی‌درآمد هم بدون تصویب بانک می‌تواند از چنین وامی برخوردار شود. مبلغ وام 72.000 دلار بود و دوست من تنها می‌بایست 7.000 دلار به فروشنده بپردازد. یک هفته بعد خانه به دوستم تحویل گردید که به زودی به اجاره داد و پس از کسر همه هزینه‌ها ماهانه 125 دلار به جیبش می‌رفت.

برنامه‌اش این بود که 125 دلار اضافی را هم به بانک بپردازد تا اصل وام هرچه زودتر مستهلک شود. حساب کردیم که بدین گونه تا نخستین فرزندش وارد دانشگاه شود، ماهی 800 دلار از محل کرایه خانه درآمد خواهد داشت که مناسب بود.

در سال 1994 بهای املاک در فونیکس به ناگهان رو به افزایش گذاشت. مستاجر خانه دوستم که آن را بسیار می‌پسندید، پیشنهاد خرید خانه را به مبلغ 156.000 دلار عرضه کرد. آن دوست نظر مرا پرسید که بی‌تردید رای به فروش دادم. پس از همه پرداخت‌ها 80.000 دلار برایش باقی ماند. به آشنایی در آوستین تگزاس تلفن کردم و مورد مناسبی را که یک فروشگاه کوچک بود، برای دوستم با پولی که در دست داشت، خریداری کردیم. از این ملک ماهانه 1000 دلار کرایه دریافت می‌کرد که به سرمایه‌گذاری در صندوق تامین هزینه دانشگاه بچه‌ها اضافه می‌شد. در سال 1996 موقعیتی برای فروش ملک تازه به مبلغ 330.000 دلار فراهم گردید. وجه آن را در طرحی (پروژه‌ای) دیگر به کار انداختیم که ماهانه 3000 دلار درآمد داشت. این پول هم مستقیم به صندوق سرمایه‌گذاری مشترک واریز می‌گردید. دوستم از تامین هزینه دانشگاه فرزندانش به شایستگی مطمئن شده بود و در سایه راهبرد پیروزمندانه سرمایه‌گذاری‌هایش توانست خود را نیز زود هنگام از کار جاری باز نشسته نماید.

از شما سپاسگزارم که برای خواندن این کتاب وقت گذاشته‌اید. امیدوارم که پاره‌ای بینش‌های تازه در چگونگی به خدمت گرفتن و کار کردن پول، به دست آورده باشید. امروزه برای ماندگاری زندگی خود، به هوشمندی مالی بیشتری نیاز داریم. انسان‌های معمولی گمان می‌کنند که تنها با داشتن پول زیاد می‌توان پول درآورد. آنان از هوشمندی بی‌بهره نیستند- تنها دانش پول ساختن را نیاموخته‌اند.

پول تنها یک اندیشه است. چنانچه پول بیشتر می‌خواهید اندیشه خود را دگرگون کنید. همه مردم خودساخته، با پولی اندک و در سر داشتن اندیشه‌ای کارآمد، پا به راه نهاده و به ثروت رسیده‌اند. سرمایه‌گذاری نیز چنین است. من با چندین دلار آغاز نموده و سرمایه‌ام را بزرگ کرده‌ام. گروه بزرگی از مردم در پی دادوستدهای کلان هستند و گمان می‌کنند تنها با سرمایه بزرگ می‌توان دست به کار شد. اینان اغلب تمام تخم‌مرغ‌ها (ثروت خود) را در یک سبد می‌گذارند و با نخستین خطر از هستی می‌افتند. این گونه انسان‌ها کارکنانی خوب ولی سرمایه‌گذارانی بد هستند.

آموزش همراه با خردمندی در زمینه کارکرد پول بسیار با اهمیت است. زود و از جوانی دست به کار شوید. کتابی بخرید، به همایشی بروید، و تمرین کنید. از کوچک آغاز نمایید. من 5000 دلار را در شش سال به یک دارایی یک میلیون دلاری رساندم که ماهانه 5000 دلار به جریان نقدینگی من واریز می‌نمود. ولی از کودکی به یادگیری پرداخته‌ام. از شما هم می‌خواهم که به آموختن ادامه دهید- کار دشواری نیست. همین که دنبال کنید آسان‌تر هم می‌شود.

گمان می‌کنم پیامم را به روشنی داده‌ام. پول تنها یک اندیشه است. کتاب برجسته‌ای را می‌شناسم که "داراگونه بیندیشید و رشد کنید" عنوان دارد- نه سخت کار کنید و دارا شوید. بیاموزید که چگونه پول را به سخت کار کردن به سود خودتان وادارید، تا زندگی شادتر و آسان‌تر گردد. دیگر نمی‌توان به صورت مطمئن و دست به عصا گام برداشت؛ هوشمندانه بازی کنید.

اقدام کنید!

خداوند به همه ما دو نعمت بزرگ ارزانی داشته است: زمان و مغز. اختیار هر دو به دست خودتان است. با هر دلاری که به دستتان می‌رسد، تنها شما هستید که می‌توانید سرنوشت و آینده را رقم بزنید. آن را ابلهانه هزینه نمایید و به ناداری برسید. با آن برای خود بدهی بیافرینید [وام و مانند آن بگیرید...] و به طبقه میانی جامعه درآیید. دلارتان را در راه پرورش مغز و یادگیری چگونگی تصاحب "دارایی‌ها" خرج کنید و ثروت و آینده را برای خود بخرید. گزینش با شما و تنها به دست شماست. هر روزه و با کسب هر دلار است که تصمیم می‌گیرید تا نادار، عضو طبقه میانی یا دارا شوید.

این یافته‌ها را با فرزندانتان در میان بگذارید و آنان را برای آینده‌ای که در انتظار است، آماده کنید.هیچ کس دیگر این کار را برایتان انجام نمی‌دهد.

آینده شما و فرزندانتان در گروه گزینشی است که امروز- نه فردا- می‌نمایید.

آرزومند بزرگ‌ترین خوشبختی و ثروتمندی برای شما در هدیه‌ای که زندگی نام دارد.

رابرت کیوساکی

شارون لچتر

منبع خبر: سازمان خبری تحلیلی بورس 24

این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید :

نظرات :

شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.

شما هم نظر دهید

برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید


Bourse24 Ads 242


پاسخ به سوالات بورسی شما
Bourse24 Ads 250
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 246
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 143
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 247
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 208
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 25
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 27
تبلیغ بورس24
Bourse24 Ads 32
تبلیغ بورس24