اختلاف فاحش بین نرخ صادرات، فروش داخلی و بهای تمام شده حلقه گم شده ایست که بسیاری به دنبال آن می گردند
مقدمه
مدتی ست که در شبکه های مجازی کمپین هایی در خصوص عدم خرید خودرو صفر منتظر شده و حتی مدیر عامل ایران خودرو به آن واکنش منفی نشان داده است. این موضوع بهانه ای دست ما داد تا به شرایط ایران خودرو چه از دید سهامدار و چه از دید مصرف کننده نگاهی بیاندازیم و نقاط قوت و ضعف شرکت را بررسی کنیم.
فروش
آنچه در واقعیت دیده می شود افت فروش خودرو سازان در سال جدید است به طوریکه وقتی وارد جزئیات می شویم متوجه افت بیش از 27 درصدی در مجموع فروش محصولات این شرکت می شویم. البته لازم به ذکر است که علیرغم افت 27 درصدی در حجم فروش، افزایش نرخی که در سال قبل اعمال شده موجب گردید تا در نهایت شاهد افزایش مبلغ فروش شرکت به میزان 4 درصد باشیم و این کاهش حجم با افزایش قیمت عملا جبران شده است ضمن آنکه جایگیزینی محصولات و تغییر آن نیز تا حدودی افت فروش پژو و سمند را کاهش داده اما احتمالا در گزارش 6 ماهه شرایط از این هم بدتر خواهد شد. واقعیت آن است که فرض کنید که همچنان شرایط فروش ایران خودرو از لحاظ تعداد ثابت می ماند و آن وقت بود که سودهای واقعی سر از خاک بیرون آورده و کارخانه در مسیر رشد و تعالی قرار می گرفت.
جزئیاتی از حجم فروش در ذیل آمده است:
بد نیست بدانیم که سهم هر یک از این محصولات در سبد فروش و بودجه ایران خودرو چقدر است، برای همین منظور نگاهی به این لیست مطابق گزارش سال 93 حسابرسی شده خواهیم انداخت. بیش از 75% از کل فروش شرکت به 4محصول مهم پژو پارس، پژو 405، پژو 206 و انواع سمند تعلق دارد.
ریشه های کاهش فروش شرکت را نه در شبکه های اجتماعی بلکه در حصول توافق هسته ای، عدم شناوری قیمت خودرو با شرایط بازار، خدمات پس از فروش و قطعات بی کیفیت، تحمیل هزینه های گزاف شرکت به مصرف کننده و عدم وجود تنوع در محصولات با قیمت مناسب می توان توصیف نمود. مجموع این عوامل عینا خود را در قیمت سهم منعکس کرده و گروه خودرو که تا چندی پیش از مدعیان لیدری در بازار بود، اکنون به کنج عزلت نشسته و روزانه شاهد افت قیمت آنها هستیم.
اما سوال جدی آن است که با وجود شرایط کنونی فروش و قیمت های فعلی آیا ایران خودرو توان رقابت با شرکت های تازه وارد را خواهد داشت؟ صرف نظر از آنکه به خودروهای وارداتی تعرفه تعلق می گیرد و احتمالا کلیه تولیدات خودرو از کانال خودروسازان کنونی خواهد گذشت و قیمت گذاری آنها با نظارت خودروسازان وطنی صورت می گیرد، آیا پرداخت مبالغ بالا برای خریداران خودروهای فعلی توجیه خواهد داشت؟
وقتی نگاهی به قیمت خودروهای تولیدی ایران خودرو می اندازیم متوجه نکات عجیبی در این شرکت می شویم، برای مثال نگاهی به قیمت های تمام شده خودرو های ساخته شده در پایان سال 93 در جدول زیر خواهیم انداخت و علل بالا بودن قیمت خودرو را خواهیم فهمید. مقایسه نرخ های صادراتی و داخلی خالی از لطف نخواهد بود. (به نرخ های داخلی هزینه هایی نظیر سهم دولت، بیمه و غیره نیز افزوده شده است ضمنا نرخ های به ریال می باشد)
به نظر می رسد اختلاف فاحش بین نرخ صادرات، فروش داخلی و بهای تمام شده حلقه گم شده ایست که بسیاری به دنبال آن می گردند. صادرات مطابق جدول فوق به زیر قیمت تمام شده صورت گرفته است و اگرچه فقط سمند و رانا در صادرات سهم دارند و باقی محصولات قابل اغماض است اما نرخهای صادراتی نشان از ضعف های بزرگ این شرکت برای رقابت در بازارهای جهانی و بازار آزاد است.
سایر هزینه های جانبی برای ایران خودرو آنقدر بالاست که شرکت برای پوشش این هزینه ها مجبور به اعمال قیمت های کنونی شده ولی باز هم در نهایت در پایان سال 93، 144 تومان سود عملیاتی شناسایی کند.
هزینه عملیاتی جانبی
بخشی از این هزینه های جانبی که از هزینه های سنگین و غیر قابل انکار نیروی انسانی و قطعات متفاوت است، سرفصل های مختلفی دارد اما مهم ترین بخش آن هزینه های توزیع و فروش است که به قرار زیر می توان آنها را برای شرکت ایران خودرو طی سال 93 تقسیم بندی کرد.
همانگونه که مشاهده می شود این هزینه ها حدود 52 تومان از فروش شرکت را خواهد کاست. این جدول که به طور متوسط محاسبه شده است با توجه به میانگین قیمت 30 میلیون تومانی محصولات ایران خودرو، مجمع این هزینه ها را به حدود 970 هزار تومان برای هر ماشین نشان می دهد که البته اگر به نحو احسنت انجام می گرفت و رضایت مندی مشتریان را به همراه داشت، می توانست از قالب ضعف به پتانسیل تبدیل شود. این در حالی ست که افزایش فروش اینترنتی و تغییر سازوکار می تواند تا حدودی هزینه های 223 میلیارد تومانی نمایندگی ها را برای خودروهای صفر کاهش دهد و در آمد نمایندگی ها را تا حد ممکن به گارانتی معطوف کند.
اگر بخواهیم دقیق تر کل هزینه های جانبی صورت گرفته را بر قیمت خودرو و سود کارخانه تخمین بزنیم به جدول زیر خواهیم رسید. منظور از کل هزینه های جانبی چیزی ست که تحت سرفصل هزینه توزیع و فروش، هزینه های عمومی و اداری و سایر هزینه های عملیاتی معرفی می کنیم.
آثار مجموع کل هزینه های جانبی بر تک تک محصولات ایران خودرو به قرار فوق می باشد. عدد نشان داده شده ستون آخر در عمل میزان کاهش سود از محل این هزینه ها را نشان می دهد و به بیان دیگر نشان دهنده آن است که این هزینه ها چقدر از سود حاصل از فروش هر یک از محصولات را خواهد کاست.( یا از دید عموم چه میزان از قیمت کنونی خودرو به دلیل هزینه های مربوطه به خریداران تحمیل شده است)
اثر هزینه های جانبی بر خودروهای تندر، سوزوکی و دنا به دلیل سهم اندک 1 و 2 درصدی از سبد فروش ایران خودرو، به شدت افزایش یافته است که علت آن سرشکن شدن هزینه ها برای کلیه محصولات شرکت است (و به همین دلیل تعمیم پذیر به سایر محصولات نیست) و چون سهم مثلا گروه پژو در سبد فروش کارخانه از این سه محصول بیشتر است، این هزینه خود را در قالب 2 تا 7 درصد از فروش نشان داده است اما آنچه می خواهیم نتیجه بگیریم آن است که فرض کنید که در سال 94 قرار باشد فروش شرکت برای کلیه محصولات کاهش یافته و همانند عملکرد سه ماهه 94 شود، آن وقت باید منتظر نشان دادن ارقام بعضا دو رقمی به جای تک رقمی با سر شکن شدن این هزینه ها روی شرکت های گروه پژو وسمند باشیم که سود شرکت را به شدت خواهد کاست.
هزینه های غیر عملیاتی
در کنار سایر هزینه های عملیاتی جانبی که در بالا گفته شد، نوعی هزینه های غیر عملیاتی شامل هزینه های مالی بر شرکت سنگینی می کند که وقتی نگاهی به برآیند این هزینه ها می کنیم متوجه می شویم این هزینه ها برای سال 93 به ازای هر سهم به حدود 95 تومان بالغ گردید بدان معنا که سود پایه هر سهم عملیاتی که معادل 144 تومان بود (پس از کسر هزینه های عملیاتی جانبی) با کسر این قلم هزینه باز هم آب رفت.
اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم، در سال مالی 93 سود عملیاتی 1500 میلیارد تومانی شرکت با هزینه های مالی 1100 میلیارد تومانی تا حد زیادی سوخت شد و این در حالی بود که کارخانه قیمت های کنونی را به خریداران تحمیل می کند. اما این هزینه های سنگین مالی دقیقا چه مواردی دارد:
همانگونه که ملاحظه می شود در مجموع این شرکت حدود نیمی از سود ناخالص (که آن را با همین عدد و رقم پذیرفتیم) را صرف هزینه های مالی می کند. به عبارتی این 1100 میلیارد تومان بخش بزرگی از سود شرکت را میپراند که اقلام این هزینه مالی هم به نوبه خود جالب توجه است.
مشکل نخست وام و تسهیلاتی ست که با بهره بالا از بانک ها دریافت شده و اگر دولت در این خصوص با خودروسازان کنار می آمد شاید شرایط بهتری در انتظار آنها برای کاهش قیمت و رقابت پذیری ایجاد می شد. نکته قابل توجهی که می توان به آن اشاره کرد سود مشارکت 500 میلیارد تومانی در سال 93 بود به شکلی که عملا این هزینه باعث کاهش سود شرکت شده است. اوضاع زمانی بدتر می شود که بدانیم در مقایسه با سال قبل، ایران خودرو بودجه سال 94 را با افزایش 36 میلیارد تومانی نسبت به سال قبل برآورد کرده است.
حتی اگر از دید انتقادی به قیمت خودرو سود مشارکت را بررسی کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که حتی مشتریانی که در لیست تحویل فوری قرار می گیرند، هزینه مربوط به سود مشارکتی که شرکت به سایر مشتریان با تحویل مدت دار پرداخت می کند را متحمل می شوند و این مبلغ به تنهایی 43 تومان از سود ناخالص شرکت را کاسته است و در صورتی که این بخش یعنی سود مشارکت حذف شود، احتمالا شرایط ایران خودرو برای جذاب کردن قیمت و افزایش حجم فروش مطلوب خواهد شد. با این تفاسیر باید هزینه کمبود نقدینگی در ایران خودرو از جیب سهامدار یا مصرف کننده پرداخت شود.
نتیجه گیری
لازم به ذکر است که تحلیل و بررسی فوق صرفا به بررسی هزینه ها و آسیب شناسی ایران خودرو پرداخت و بی شک هرگونه تحرک و تغییر در موارد فوق در مسیر بهبود را می توان به فال نیک گرفت و از آن به عنوان پتانسیل یاد کرد. در انتها اضافه می کنیم که برآوردهای زیر بر اساس گزارش 12 ماهه حسابرسی شده بوده و ممکن است تغییرات جزئی در پیش بینی شرکت در سال 94 مشاهده گردد.
در انتها نگاهی مختصر به آنچه آثار هزینه ها بر شرکت عنوان شد، خواهیم داشت.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.