آنچه در هفته گذشته اتفاق افتاد ، برای جهانیان یک پیام داشت : وحدت.
بورس24 ؛ در روز پنجم تیر ماه هم زمان سه رویداد تروریستی در سه کشور مختلف ،جهانیان را در بهت فرو برد.اولی قتل عامی در تونس وکشتار بیش از سی توریست خارجی.دومی عملیاتی تروریستی درفرانسه.سومی بمب گذاری در مسجد شیعیان در کویت (که کشوری امن در خاور میانه محسوب می شد) و کشتار تعداد زیادی از شهروندان کویتی. این اتفاق در سه کشور با کیلومتر ها فاصله از یکدیگر نشان می دهد هیچ نقطه ای از جهان از تروریسم امن نیست. امنیت یکی از مهمترین ملزومات اقتصاد چه به معنای اعم (اقتصاد خرد و کلان)و چه به منای اخص(معیشت) است وهر جا مقوله امنیت کم رنگ شود موضوع دوم (اقتصاد) نیز به شدت آسیب پذیر می گردد.امنیت رکن اصلی رشد اقتصادی و توسعه پایدار است.هر چه ضریب این ملزومه در جامعه ای بالا رود ، شاهد ثبات و آرامش بیشتری خواهیم بود و در نتیجه معیشت از کیفیت بالاتری برخوردار می شود. سرمایه گذاری بیشتری را در آ ن جامعه می ببنیم. پس برای برخورداری از این نعمت ارزشمند(امنیت)جهانیان باید بیش از گذشته با یکدیگر متحد شوند.زیرا امروزه چیزهایی جهان را تهدید می کنند، که از اختلافات سیاسی و ایدئولوژی میان کشور ها بسیار مهم تر و کلان تر هستند:
1-تروریسم: تقریبا در هر نقطه ای از جهان تحت عنوانی حضور دارند از داعش به عنوان افراطی ترین وشناخته شده ترین و شاید بزرگترین جریان تروریستی و القاعده در خاور میانه گرفته تا بوکوحرام در آفریقا ،ببر های تامیل در قلب آسیا،فارک در قلب آمریکا و... .که نشان می دهد زندگی عادی در جهان با حضورآنها غیر ممکن است.آنها مانند بیماری خوره به جان بشریت افتاده اند و جهان برای ریشه کن کردنشان یک ثانیه هم نباید منتظر بنشیند.
2-بحران محیط زیست دیگر موضوعیست که امنیت جهانی را به خطر انداخته است.گرم شدن زمین،انقراض گونه های جانوری ،بحران آب،آلودگی های زیست محیطی و سبک زندگی نا سالم دیگر تهدید جامعه انسانیست که جهان برای حل و فصل آن نیاز به وحدتی کم سابقه خواهد داشت.
3-بیماری های واگیر داری از قبیل ایدز، هپاتیت، ابولا، تب کریمه و... نشان می دهد جهان از بیماری های زیادی رنج می برد.این تهدید برای بشر بسیار خطرناک و بی ثبات کننده خواهد بود.این بیماری ها امنیت جهان را به خطر انداخته است.
این عوامل و برخی عوامل دیگر که امنیت بشر را به مخاطره می اندازد آینه ای تمام نما برای رهبران جهان است که به جای خصومت علیه یکدیگر، زمان تعامل و دوستی و احترام به حقوق انسانی و مرزهای جغرافیایی فرا رسیده است. قرن بیست و یکم، قرن عقلانیت بشر و وحدت جامعه جهانی در مقابل مخاطرات واقعی جهانیست.
در دانش روابط بین الملل به این رویکرد" امنیت دسته جمعی" می گویند و در منشور ملل متحد نیزاین موضوع بندهایی را به خود اختصاص داده است.
در دو سال گذشته شاهد بدعتی خجسته در جهان بوده ایم که کشورهایی متخاصم و یا بهتر بگوییم غیر دوست گرد هم آمده اند تا تاریخ روابط بین الملل را به پیش از "مذاکرات هسته ای" وپس ازآن تقسیم کنند. این رویداد تاریخی می تواند رویه ای جدید در ارتباط کشور ها و حل مخاصمات میان آنها برقرار کند. با حصول نتیجه در این مذاکرات خورشید عقلانیت از پشت ابرهای تعاملات بشری بیرون می آید و برگی زرین در تاریخ روابط بین الملل ثبت می گردد.
با توجه به نکاتی که پیش تر ذکر شد چگونه می توان انتظار داشت که توافق هسته ای میان هفت کشور قدرتمند جهانی شکل نگیرد؟
درست است، اشتباه نخوانده اید هفت کشوربزرگ زیرا قرار است پس از این توافق، قدرت ایران در خاورمیانه به رسمیت شناخته شود و همین موضوع است که اضلاع دشمنان ایران را علیه این توافق تاریخی متحد کرده است .
سوالات مهم این است که تا "امنیت دسته جمعی" بر قرار نباشد، چطور جامعه جهانی می تواند وارد مقولات خرد شود؟
آیا شما به عنوان یک سرمایه گذار حاضر هستید در جایی که از امنیت کافی برخوردار نیست سرمایه گذاری کنید؟
پس امنیت مقدمه هر نوع فعالیتی است وپاسخ این سوالات این جواب را پیش روی ما می گذارد که چاره ای جز توافق در مذاکرات پیش رو وجود ندارد.
.چاره ای نیست زیرا:
1- بدون تامین امنیت مرکز انرژی جهان امکان سرمایه گذاری و بهره گیری اقتصادی در آن نیست. امنیت یک نیاز واقعی در این شاهراه اقتصادیست که اگر تامین نشود عملا خاورمیانه را از شاهراهی اقتصادی به گذرگاه ناامنی و تروریست ها تبدیل می کند.
2-خاورمیانه توان تحمل بحران های جدید را نداردو بحرانهای فعلی نیز بدون در نظر گرفتن نقش ایران قابل حل نیست. مگر یک منطقه جغرافیایی چه میزان می تواند بی نظمی را تحمل کند؟ بحران سوریه، بحران عراق، بحران داعش، بحران القاعده، بحران یمن، بحران بحرین و... هریک از این بحران ها به تنهایی قادر است اقتصاد بی رقیب ایالات متحده یا چین را نابود کند. حال همه بحران ها در یک منطقه توسعه نیافته چه فاجعه ای را رقم خواهد زد؟.قطعا ابعاد این فاجعه به خاور میانه ختم نمی شود و نشانه های آن همین حالادر تونس و فرانسه قابل مشاهده است.
3- پس جهان به اتحاد بیشتری میان کشورها برای مبارزه با بحران های فعلی نیاز دارد.
4-مسیری که کشورهای طرف مذاکره به آن وارد شده اند مسیری بی بازگشت است. چون عقلانیت و صلح طلبی این کشورها را زیر سوال می برد.
5- طرف مخالف این توافق نشان داده است که متولی بیشتر این بحران هاست. عربستان و همدستانش که از حامیان اصلی تروریسم بوده اند و داعش عملا مولود آنهاست. اسرائیل هم در فلسطین نشان داده است که از چه میزان عقلانیت برخوردار است .تا جاییکه کشورهای غربی و حامیانش نیزدر تحمل بعضی رفتارهای این رژیم طاقت از کف داده اند.نو محافظه کاران آمریکایی نیز که دوجنگ خانمان سوز در خاورمیانه و بحران اقتصادی که علاوه بر ایلات متحده، جهان را به لبه پرتگاه برده بود،تنها میراثشان بوده است.این جریان ضد عقلانیت به تنهایی هر عقل سلیمی را مقابلشان قرار می دهد.پس عدم توافق این پیام را به جهانیان مخابره می کند که تندروها پیروزشده اند و عقلانیت جایگاهی در عصر پیشرفت و ارتباطات ندارد. این موضوع برای انسان ها بسیار نا امید کننده خواهد بود و به نظر نمی رسد مذاکره کنندگان بین المللی به چنین میراثی علاقه داشته باشند.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.