به هر ترتیب فطانت برای شروع باید بداند که بازار از او چه می خواهد.حتما خبر بخشی از این مطالبات از طریق رسانه هایی که هم اکنون دسترسی به آن ها خیلی آسان شده به گوش آقای رئیس می رسد و بخشی را هم احتمالا همکاران او به گوشش می رسانند...
دنیای اقتصاد/علیرضا باغانی:سرانجام رئیس بورس عوض شد و در هفته گذشته پس از مدت ها شایعه پراکنی توسط گروه های مختلف، بالاخره علی صالح آبادی صندلی ریاست سازمان بورس را به محمد فطانت واگذار کرد.
در یادداشت قبلی از 10 مطالبه کلی و اساسی بازار از رئیس جدید سازمان بورس و اوراق بهادار سخن گفتیم.مطالباتی که به هر ترتیب در دوره حدودا 10 ساله صالح آبادی محقق نشد و حال فعالان بازار سرمایه که حدود یک دهه دانش آموخته جوانی از دانشگاه امام صادق(ع) را در بالاترین نقطه تصمیم گیری در خصوص بورس می دیدند،اکنون مدیر جدیدی را در مصدر بورس می بینند و منتظرند تا بیینند که رئیس جدید چگونه می خواهد کار خود را شروع کند،آن هم در شرایط سخت کنونی... .البته در همین جا این توصیه به فعالان بازار سهام ضروری است که انتظارات خود را از رئیس جدید منطقی کنند،او هم مثل سایر دولتمردان در شرایطی پست خود را تحویل گرفته که واقعا شرایط عادی نیست و بخش عمده ای از رخدادهای کنونی ناشی از تاثیری پذیری سریع و لاجرم بورس از متغیرهای برون زاست.
اما به هر ترتیب فطانت برای شروع باید بداند که بازار از او چه می خواهد.حتما خبر بخشی از این مطالبات از طریق رسانه هایی که هم اکنون دسترسی به آن ها خیلی آسان شده به گوش آقای رئیس می رسد و بخشی را هم احتمالا همکاران او به گوشش می رسانند.
همان طور که می دانید در مورد ارتباطات رسانه ای اولین رییس سازمان بورس و اوراق بهادار یعنی صالح آبادی، نگاه ها مثبت است. بیشتر رسانه ها معتقدند وی مردی رسانه ای بوده است و البته همزمان تیغ تندی از انتقاد را متوجه مدیران زیر مجموعه وی و مدیران بورس ها می کنند. بیشتر خبرنگاران معتقدند بورسی ها در ایام کامروایی ارتباطی صمیمانه با رسانه ها داشته اند اما همین که اوضاع به هم می ریخت، پرده نشینی و انزوا را ترجیح می دادند. برخی خبرنگاران که در ایام کسادی بازار سرمایه سری به تالار بورس زده اند، با شماتت سهامداران مواجه شدند که آیا بورس شما را فرستاده تا اصطلاحا سر و گوشی آب بدهید. البته این نگاه از سر عصبانیت سهامداران، واقعیت عینی نداشته است و مسلما خبرنگاران هیچ گاه سخنگو یا عامل سازمان بورس نشده اند.
اما در اینجا نمی خواهیم درباره مطالبات بخش رسانه ای بازار صحبت کنیم و تنها مقصود از بازگوکردن این نکته گذرا این بود که بخشی از ارتباط رئیس سابق سازمان با بازار از طریق رسانه ها شکل می گرفت.ولی یکی از علامت سوال های دوره گذشته این بوده که صالح آبادی به رغم جلساتی که با سهامداران حقوقی داشته، از چه طریق با سهامداران حقیقی و دیدگاه های آن ها ارتباط برقرار می کرده است؟پیگیری ها نشان می دهد که وی با این افراد ارتباط به معنای امری دو سویه نداشته است و حداکثر از دیدگاه های آن ها مطلع می شده است. روش آشنایی رئیس بورس با نظرات سرمایه گذاران خرد این بازار را می توان به این صورت خلاصه کرد: از مرکز تماس بورس، اطلاعاتی به وی ارسال می شده است. مدیر روابط عمومی با حضور در گروه های مجازی تا حدودی دغدغه ها را دریافت می کرده و به وی ارائه می کرده است. مرکز شکایات بورس نیز محملی برای گزارش هایی با زاویه قضایی بوده است. البته ممکن است ارتباطات فردی نیز به طور بسیار محدودی نقش داشته باشد. مثلا در جلسه ای که با بازیگران حقوقی بازار داشته، آنان دیدگاه های سهامداران خرد را هم بیان می کرده اند- که متاسفانه به دلیل عدم دعوت از خبرنگاران در حتی یکی از این جلسات، این بخش آخر را باید به صورت فرضیه تلقی کرد.
صالح آبادی در آخرین مصاحبه خود با رسانه ها در پست ریاست سازمان در روز 25 آذر درباره علت شکل نگرفتن کانون سهامداران حقیقی و یا به تعبیری واضح تر جلوگیری از فعالیت آن، می گوید: «نکته مهمی که درخصوص کانون سهامداران حقیقی وجود داشت و باعث شد این کانون شکل پیدا نکند، این بود که با وجود تعداد میلیونی سهامداران چگونه میتوان کانونی تاسیس کرد که به معنای واقعی و نه در عنوان، کانون سهامداران حقیقی باشد و در فرض وجود سازوکاری برای حل این ابهام، این کانون دقیقا در چه بخشهایی قرار است نماینده سهامداران حقیقی باشد و آیا مثلا یک سهامدار حقیقی حاضر است به کانون اجازه دهد تا به نمایندگی از وی در مجامع شرکتها حاضر شده و رای دهد. همین ابهامات باعث شد که تا به امروز چنین کانونی شکل نگیرد».
اما سوال اساسی اینجاست حال که این کانون شکل نگرفته، آیا صالح آبادی به دنبال کانالی دیگر برای مواجهه مستقیم با سهامداران بوده است!؟ به طور اتفاقی و در هنگام بررسی سایت سازمان بورس، متوجه شدیم در بخش «درباره سازمان» قسمتی به نام ملاقات مردمی رییس سازمان وجود دارد. هنگامی که وارد صفحه این بخش می شویم، در همان ابتدا با این پیام مواجه می شویم: به صفحه نوبتدهی اینترنتی ارتباطات مردمی رییس سازمان بورس و اوراق بهادار خوشآمدید. این سامانه به منظور ارتباط مستقیم رییس سازمان با فعالان و ذینفعان بازار سرمایه طراحی شده است.
در ادامه یک نمونه از فرم مربوط را هم تکمیل نموده و کد رهگیری دریافت کردیم. ظاهرا این بخش از اوایل مهرماه بر روی سایت سازمان قرار داشته اما هیچ ملاقات مردمی انجام نشده است. ظاهرا آقای رئیس دیروقت و زمانی که اوضاع بازار شدیدا به هم ریخته بوده و در حقیقت پس از 8 سال ریاست سازمان متوجه شده که ارتباط با سهامداران نیز برای اداره بازار ضرورت داشته است!تا جایی که به یاد داریم، رئیس سازمان بورس جز موارد استثنایی و تا حدودی غیرمترقبه هرگز با سهامداران حقیقی برخوردی نداشته است. وی نه جلسه ملاقات مردمی داشته است و نه در محلی حضور داشته تا مردم به وی مراجعه کنند. البته یکی از چالش ها هم این است که علی صالح آبادی چطور و از طریق این سیستم دیدار می خواسته با مردم ملاقات کند. اگر فرض کنیم از این 7 میلیون کد سهامداری حتی نصف آن نیز حقیقی باشد و از این 3 و نیم میلیون نفر فقط یک در هزار هم تقاضای ملاقات داشته باشند، وی باید با 3500 نفر ملاقات می داشته است. اگر هر نفر هم تنها 10 دقیقه می خواسته صحبت کند- که معمولا درددل سهامداران حقیقی بیش از اینها هست- وی باید حدود 600 ساعت وقت می گذاشته است که با توجه به مشغله های زیاد این کار به هیچ وجه مقدور نبوده است. با مطالعه نوشته ای که در صفحه اول سایت ملاقات مردمی می بینیم، این شیوه ارتباط به منظور بررسی مستقیم دیدگاه ها طراحی شده بوده است. پس بسیار ساده است اگر جمع بندی کنیم که این ملاقات ها – به فرض هم که امکان اجرایی پیدا می کرده - جنبه تبلیغاتی داشته و مدیر ارشد بازار سرمایه به طور کلی نمی توانسته با عموم مردم ملاقات کند. به هر صورت عمر دولت وی به این نوشداروی پس از مرگ سهراب قد نداد و حالا سازمان بورس سیستمی برای ملاقات مردمی دارد که باید تکلیف خود را با آن روشن کند.
باری؛دوره حدودا 10 ساله صالح آبادی به سرآمد و با شرایطی که در خصوص ارتباط او با سهامداران خرد در این دوره عنوان کردیم.اما حالا با تغییرات مدیریتی رخ داده در بورس نگاه سهامداران خرد به فطانت است.از نظر نگارنده قبل از این که بازیگران مختلف بازار مطالبات خود را از رئیس جدید مطرح کنند بهتر است او خود را به سهامداران خرد نزدیک کند و به واقع اهمیت آن ها کمتر از سهامداران حقوقی نیست.رصد وضعیت بازار در یک سال گذشته نشان می دهد که حقیقی ها بازیگر اصلی بازار بوده و نه حقوقی ها!سهامدارانی که هر چند سرمایه هایی به مراتب کمتر و ناچیز داشته اند اما پای این بازار ایستاده اند و البته ضرر و زیان سنگینی را هم شناسایی کردند.بنابراین بهتر است آن ها به عنوان مهمترین گروه حاضر درباره بگویند از رئیس چه می خواهند؛بهبود اوضاع بازار یا...؟
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.